|
جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 15:33 :: نويسنده : farshidkhan
تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند. پس از مدتى یکى از پیرزنان به پشت راننده زد و یک مشت بادام به او تعارف کرد.
سال 1290: مادر داماد: تاج طلا اوردیم ... دخترتونو بردیم...
یه خسیس تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! دبخت شدم خاک تو سر شدم…افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده…یارو یه نگاه به دستش کرد وگفت: یاحضرت عباس ساعتم……!
لذت بردن یعنی بری مهمونی، دخترشون برات شربت بیاره، آروم بگی :خودتون درست کردین؟؟ ، اونم با عشوه بگه : بله، نوش جان، تو بگی : پس نمی خورم ، مرسی
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
زنه سکته ناقص میزنه، شوهرش میگه: تو چرا هیچ کاری رو درست انجام نمیدی؟همه كارات نصفه و نیمه است....
مردی تو یك فروشگاه بزرگ به یه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم، من زنمو اینجا گم كردم ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت كنم؟ دختر: چرا؟!! مرد: چون هر بار كه با یه زن خوشگل صحبت می كنم زنم یهو پیداش می شه!!
یارو روبردن دادگاه قاضی بهش گفت خاك توسرت این چهارمین بارته كه طی مسابقه دو استقامت در یكی از استان های كشور به دلیل منحرف شدن دوندگان از مسیر مسابقه مسئولان پس از شش ماه تلاش توانستند دوندگان را حوالی یونان به ضرب گلوله متوقف و پیكر پاك آنها را به میهن اسلامی بازگردانند! حالا اگه گفتین كدوم استان؟
یک دوست واقعی کسی هست که غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام !
غضنفر بابچش دعواش میشه میگه به خدا اگه به خاطره یارانه نبودمیکشتمت!!
یه روز یه لامپه میره تو سرزمینِ گلابیا ادعای پیغمبری میکنه !
غضنفر میره مکه با خودش آر پی جی میبره
یه معتاد ۲ تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش پرسیدن چرا ۲ تا سیگار میکشی؟ میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم!
آیا میدانید ... قلقلك دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخى با اسلحه در حالت رگبار است!
والدین گرامی اینقدر نگین "وقتی ما سن شما بودیم این جورخوب بودیم، اون جورخوب بودیم" مادر بزرگ ها دهن لق تر از چیزین که فکر می کنین !
هرکس که نداند و نداند که نداند
دیــکتــاتــور کیــست؟دیــکتــاتــور اون بچّه ی دو سالـــست که بیست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد
پدر بزرگ رو به نوه:
خدایا لطفا برو و به بعضی از آنهاییکه ایمان آورده اند یادآوری کن که تو خدا هستی نه آنها !!
یارو میره مانور از هواپیما می پره چترش باز نمی شه . میگه خدا رحم کرد مانور بود!!!
یارو رفته بود امریكا وقتی برگشت, ازش پرسیدن اونجا مشكل زبان نداشتی گفت من نه ولی امریكایها همشون مشكل زبان داشتن
نظرات شما عزیزان:
|